|
چهار شنبه 24 آذر 1393برچسب:, :: 14:47 :: نويسنده : سارا
مـن مثــل ایـن گـداهـا نیستــم !!
ڪـه زنگ تمـام خـانـه هــاے ڪوچـه را مــــے زنــد ،
تـا شایــد یڪــــے در را بـاز ڪنــد .
مـن فقـط درب خانـۀ خودت بست نشستــه ام ..
"مهربــان پـروردگــار مـن " مــــے دانـم حتــــے دست خـالــــے بـازگشتـن از درگــاهت
" بــــے حڪمت " نیست ..
چهار شنبه 24 آذر 1393برچسب:, :: 14:46 :: نويسنده : سارا
تا باران نباشد، رنگين کمانی نيست...
تا تلخی نباشد، شيرينی نيست...
تا غمی نباشد، لبخندی نیست... تا مشکلات نباشند، آسایشی وجود نخواهد داشت...
پس همیشه به خاطر داشته باش: هدف این نیست که هرگز اندوهگین نباشی هرگز مشکلی نداشته باشی، هرگز تلخی را نچشیده باشی. همين دشواریها هستند که از ما انسانی نيرومندتر و شايستهترمیسازند، و لذت و شادی را برای ما معنا میکنند!
چهار شنبه 24 آذر 1393برچسب:, :: 14:43 :: نويسنده : سارا
ساکت که میمانی .........
می گذارند به حساب جواب نداشتنت !!
عمـــــرا بفهمند داری جان میکنی....
تا حرمـــــــــــــت ها را نگه داری...
چهار شنبه 23 آذر 1393برچسب:, :: 14:48 :: نويسنده : سارا
مــن بـا تــــو زیـر بـاران نـرفـتــــه ام ... ! امــا بـاران کـه مـی بـارد... دلـم بـرایـت تـنـگ مـی شـود.
رضاجونم دوست دارم اینم ازاین .....
چهار شنبه 23 آذر 1393برچسب:, :: 14:47 :: نويسنده : سارا
اگه یک روز یک پروانه اومد نشست رو شونت،نرونش،
چون من آدرس قشنگترین گل دنیا رو بهش دادم... . . . . بذار یکم رو شونت استراحت کنه، خودش میره پیداش میکنه
چهار شنبه 23 آذر 1393برچسب:, :: 14:46 :: نويسنده : سارا
فقط یه ایرانی میتونه جمله با 19 تا فعل بسازه...
داشتم
میرفتم
دیدم
گرفت
نشست
گفتم
بذار
بپرسم
ببینم
میاد
نمیاد
دیدم
میگه
نمیخوام
بیام
بذار
برم
بگیرم
بخوابم...
نه فاعلی, نه مفعولی, نه قیدی, نه صفتی!
هنر نزد ایرانیان است و بس
|